روز 13 آبان که در تقویم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است.
در روز 13 آبان 1343، مأموران رژیم شاه، حضرت امام خمینی(ره) را در قم دستگیر و به دستور آمریکا، به ترکیه تبعید کردند. در روز 13 آبان 1357، دانش آموزان تهرانی در اعتراض به دخالت های آمریکا در ایران، راه پیمایی کردند، ولی دژخیمان رژیم شاه، به آنان حمله کرد و آنان را به خاک و خون کشید. در روز 13 آبان 1358، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، لانه ی جاسوسی آمریکا را در تهران تسخیر کردند و جاسوسان آمریکایی را به گروگان گرفتند. بدین ترتیب، مبارزه ی ضد آمریکایی مردم ایران، ابعاد جدیدتری پیدا کرد. بنابراین، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این روز را به روز «ملّی مبارزه با استکبار» نام گذاری کردند.
تبعید امام خمینی به ترکیه در 13 آبان 1343 کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی حقی است که به اتباع بیگانه داده میشود و آنها را ازشمول قوانین کشور مصون و مستثنی میکند؛ درواقع در صورت ارتکاب جرم در خاک کشور، دولت میزبان حق محاکمه آن مجرم را ندارد. کاپیتولاسیون ریشه در استعمار دارد و کشورهای استعمارگر این قانون را به کشورهای ضعیف تحت سلطه تحمیل میکردند؛ کاپیتولاسیون درایران طی معاهده ترکمانچای برای اتباع روسیه به رسمیت شناخته شد و پس ازآن برخی کشورهای استعمارگر دیگر، این امتیاز نامشروع را بعلت ضعف حکومت های قاجاریه کسب کردند؛ اما، کاپیتولاسیون در سال 1306، تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بینالملل پس از جنگ اول جهانی لغو گردید.
هنوز بیش از 3 دهه از الغای کاپیتولاسیون نمیگذشت که محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد. کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال 1342، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنیبر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیأت دولت تصویب کرد. چندی بعد این خبر به حضرت امام رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت به طوری که در4 آبان 1343 ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.
فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: « ... دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد...». رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بودند، نتوانسته بود با هیچ شیوهای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود میدید و آن تبعید امام بود. در شب 13 آبان 1343، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حملهور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند. این سرآغار هجرتی بود که 14 سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را به بار آورد.
در 13 آبان سال 1357 تعداد زیادی از دانش آموزان توسط رژیم پهلوی کشته و زخمی شدند
کشتار بیرحمانه دانشآموزان در 13 آبان 1357
در جریان مبارزات ملت ایران علیه رژیم طاغوت، صبح روز 13 آبان 1357 تعداد زیادی از دانشآموزان برای پیوستن به تظاهرکنندگان با تعطیل کردن مدارس راهی دانشگاه تهران شدند و به جمع دانشجویان پیوستند. با هجوم مأموران شاه به دانشگاه، صدها دانشآموز و دانشجو با گلولههای آتشین به خاک و خون غلتیدند و به شهادت رسیدند.
تسخیر لانه جاسوسی ـ روز مبارزه با استکبار جهانی 13 آبان 1358 در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و ... گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکاییها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزارت و غارتهای خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت. به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند.
امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و ...، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.
در 13 آبان 1358، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، لانه ی جاسوسی آمریکا را در تهران تسخیر کردند
اما پس از بیثمر ماندن، آنها به اقدامات جدیتری روی آوردند؛ از جمله قطع کامل روابط سیاسی در 20 مهر 1359، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن دارایها و اموال ایران و... که هیچکدام تاکنون درعزم ملت ایران برای مقابله با ظلم وبیعدالتی جهانی ومنشا اصلی آن در جهان یعنی استکبار جهانی و آمریکا خللی وارد نکرده است. و اینگونه نام روز 13 آبان برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شد.
آثار استکبار استکبار، صفتی است که در مقام عمل، به مسیری تبدیل می شود که مستکبران آن را می پیمایند. پذیرش و پیمودن این مفهوم، همراه خود آثار و نتایجی دارد که در رهنمودهای بزرگان جامعه مدنظر بوده است. از دیدگاه امام خمینی رحمه الله می توان آثار استکبار را این گونه برشمرد: محرومیت از تمدن، تبعیض و بی عدالتی، وابستگی اقتصادی، ایجاد تفرقه، پایمال شدن حق مظلومان، استعمار فکری و فرهنگی، دگرگون شدن شخصیت فکری ملت ها و در یک کلام، به وجود آمدن وابستگی کشور در تمامی زمینه ها به مستکبران عالم. این نتایجی است که معمولاً از طرف قدرت طلبان و برتری جویان پدیدار می شود. این گروه، تهذیب نفس نمی کنند و دچار خودخواهی و مقام پرستی هستند. به همین دلیل، از مقام آدمی، به موجودی با اخلاق حیوانی تبدیل می شوند.
درس های سیزده آبان سیزدهم آبان به همه ی مستضعفان آموخت که می توانند چپاول گران را به زباله دان تاریخ بسپارند. سیزده آبان به مسلمانان آموخت که در معبد انسانیت، آزادنه و آگاهانه در برابر والایی های ارجمند مکتب توحید، به نماز بایستند، تنها در برابر «اللّه » به کرنش و سجود بنشینند و جز او، همه را طرد کنند. واقعه ی سیزده آبان به دل های مؤمنان قوت بخشید و غروری مقدس و حماسه آفرین را در آنان زنده کرد. پرتوی تابناک از انوار الهی بر آنان تابانید و درس هایی بزرگ از شهادت و رشادت و دلیری به آنان آموخت. در سیزدهم آبان، مردم سرافراز ایران به همه ی مستضعفان جهان نشان داد که دیوار ستم، شکستنی است.
ضمن گرامیداشت هفته پدافند غیر عامل همکاران محترم می توانند پس از مطالعه بروشور در مسابقه پیامکی آن شرکت نمایند .
تعداد بازدید از این مطلب: 127
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
8 آبان روز نوجوان گرامی باد .
8 آبان روز نوجوان 8 آبان ماه ، روز شهادت محمد حسین فهمیده است. او نوجوانی 13 ساله بود که در دوران دفاع مقدس به شهادت رسید، به همین خاطر این روز به عنوان روز نوجوان و (بسیج دانش آموزی) نامگذاری شد. این روز رو به همه نوجوان های عزیز تبریک میگیم.
متن زیر خلاصه ای از زندگی شهید فهمیده است: شهید محمد حسین فهمیده، در اردیبهشت سال 1346، در خانواده ای مذهبی در محله پامنار، از محله های قدیمی شهر قم، دیده به جهان گشود. دوران کودکی را به همراه دیگر فرزندان خانواده با صفا و صمیمیت، زیر سایه توجه و محبت پدر و مادری مهربان گذراند و در سال 1352 راهی مدرسه شد. چهار سال ابتدایی را زیر نظر معلمی روحانی گذراند و سال پنجم را به دلیل انتقال خانواده اش به شهر کرج، در مدارس این شهر سپری کرد. محمدحسین با عشق و علاقه به تحصیل، همواره دانش آموز وظیفه شناس و موفقی بود. او هم زمان با تحصیل، با پشتکار فراوان در کمک به پدر نیز می کوشید و با وجود سن کم، در فعالیت های مذهبی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شرکت می جست شهید فهمیده، پس از پیروزی انقلاب با تشکیل بسیج در آذر سال 1358 به فرمان امام خمینی رحمه الله ، وارد بسیج شد.
پس از حوادث کردستان، با وجود سن کم و جثه کوچکش راهی آنجا شد، ولی برادران کمیته به علت کمی سن، او را بازگرداندند. این قهرمان کوچک آرام ننشست و با شرکت در آموزش های رزمی، تابستان سال 1359 را گذراند. محمد حسین، شهریور همان سال هم زمان با شروع جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، خود را به جبهه های جنوب رساند.
از مدرسه تا جبهه جنوب محمدحسین فهمیده، آن چنان گوش به فرمان رهبر بود که در شروع جنگ تحمیلی، بی درنگ با رساندن خود به جبهه، در اطاعت از فرمان رهبری و پاس داری از میهن کوشش ها کرد. با این حال، رزمندگان که متوجه شدند او سیزده سال دارد، وی را برگرداندند و درصدد برآمدند از او تعهد بگیرند دیگر از شهر کرج خارج نشود، ولی او رضایت نداد و خطاب به آنان گفت: «خودتان را زحمت ندهید. اگر امام بگویند هر جا باشم، آماده رفتن هستم. من باید به مملکت خدمت کنم. من تعهد نمی دهم». پس از این، زمزمه رفتن به جبهه را بین دوستان و خانواده اش سر داد. پس از آن، یک روز که به بهانه خرید نان از خانه خارج شده بود، به دوستش گفت سه روز بعد که به جنوب رسید، به خانواده اش خبر دهد که او به جبهه رفته است.
در خط مقدم جبهه، شهید فهمیده به اتفاق دوستش، محمدرضا شمس در یک سنگر بودند. محمدرضا زخمی شد و محمدحسین با سختی فراوان او را به پشت خط رساند و به جایگاه پیشین خود بازگشت. او با مشاهده تانک های عراقی که به طرف رزمندگان هجوم آورده و درصدد محاصره و قتل عام آنها بودند، تاب نیاورد و در حالی که تعدادی نارنجک به کمر بسته و در دستش گرفته بود، به طرف تانک ها حرکت کرد. در این هنگام، تیری به پایش خورد و او را مجروح ساخت، ولی نتوانست در اراده محکم و پولادین محمدحسین خللی وارد کند.
ازاین رو، بدون هیچ تردیدی تصمیم خود را عملی ساخت و از لابه لای تیرهایی که از هر سو به طرفش می آمد، خود را به تانک پیشرو رساند و با استفاده از نارنجک، موفق شد آن را منفجر کند و خود نیز تکه تکه شد. پس از انفجار تانک، مهاجمان عراقی گمان کردند حمله ای صورت گرفته است. ازاین رو، روحیه خود را باختند و با سرعت هر چه تمام تر تانک ها را رها کردند و پا به فرار گذاشتند. در نتیجه، حلقه محاصره شکسته شد و پس از مدتی، نیروهای کمکی رسیدند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاک سازی کردند.
خبر شهادت صدای جمهوری اسلامی ایران، با قطع برنامه های عادی خود، اعلام کرد که نوجوانی سیزده ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته، آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است.
امام خمینی رحمه الله در پیامی به مناسبت دومین سال گرد پیروزی انقلاب اسلامی فرمود: "رهبر ما آن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود، ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ تر است. با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید."
فداکاری حسین فهمیده در تاریخ پرشکوه سرافرازی های ایران ثبت شد و جاودانه ماند. ا کنون هر نوجوان ایرانی، محمدحسین فهمیده را جاودانه ای می داند که سبب افتخار هر ایرانی است. بقایای پیکر شهید محمدحسین فهمیده در بهشت زهرای تهران، قطعه 24، ردیف 44، شماره 11، به خاک سپرده شد. منبع : tebyan.net
مراسم تکریم و معارفه رئیس بهزیستی میبد و رئییس مرکز تحقیات ژنتیک با حضور مدیر کل محترم سازمان بهزیستی ،فرماندار و مسئولین استان و شهرستان در محل فرمانداری میبد برگزار گردید.در این مراسم آقای سید محسن فلاح بعنوان رئیس بهزیستی میبد وآقای سعید مشایخ بعنوان رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک معرفی و از زحمات دکتر تقدیسی رئیس سابق مرکز تحقیقات ژنتیک میبد قدردانی گردید.
روز 15 اکتبر به عنوان روز بزرگداشت نابینایان و قانون عصای سفید نامگذاری شده است
استفاده از عصا به عنوان وسیله کمکی در رفت و آمد نابینایان از قرنها پیش متداول بوده است، ولی استفاده از عصای سفید به شکل امروزی و به عنوان نمادی برای شناخت نابینایان به بعد از جنگ جهانی اول برمیگردد.
در سال 1921 میلادی یک عکاس اهل شهر بریستول کشور انگلستان با نام جیمز بیگز که در اثر یک سانحه بینایی خود را از دست داد، برای در امان بودن از خطر وسائل نقلیه که در خیابانهای اطراف محل زندگی وی در حال رفت و آمد بودند، ابتکار استفاده از عصا به رنگ سفید را که به راحتی برای همگان قابل دید باشد را بکار برد.
پس از آن دو تن از برجستهترین محققین آمریکایی به نامهای دکتر ناول پری، ریاضیدان و دکتر جاکوپس تن بروک، حقوقدان توانستند قانونی را در پانزدهمین روز از ماه اکتبر به عنوان قانون عصای سفید به تصویب برسانند و این روز را به عنوان روز جهانی نابینایان نامگذاری کنند. در این قانون کلیه حقوق اجتماعی فرد نابینا به عنوان عضوی از یک جامعه متمدن انعکاس یافته است.
نابینایان حق استفاده از کلیه امکانات رفاهی معمول در جامعه را دارند. آنان حق دارند از پیاده روها، خیابانها، بزرگراهها و وسایل حمل و نقل همگانی مانند هواپیما، قطار، اتوبوس، اتومبیل، کشتی، هتل، اماکن عمومی، مراکز تفریحی و مذهبی استفاده کنند. اگر در بعضی اوقات، محدودیتی برای استفاده از این تسهیلات و اماکن وجود داشته باشد باید فراگیر همه افراد جامعه باشد و اگر شخص یا سازمانی فقط برای نابینایان در استفاده از تسهیلات همگانی، محدودیت ایجاد کند یا حقوق نابینایان عاقل و بالغ را نادیده بگیرد، مجرم شناخته میشود.
رانندگان وسایل نقلیه موظف به مراعات کامل نابینایانی که هنگام عبور و مرور از عصای سفید استفاده میکنند، هستند.
دولت موظف است که نابینایان را به مشارکت در امور دولتی تشویق کند تا آنان به کار مشغول شوند.
مسئولان دولتی همه ساله باید روز 15 اکتبر را به عنوان بزرگداشت نابینایان و قانون عصای سفید، به نحوی شایسته ارج نهند و از مردم بخواهند که رفتار معقولانهای با نابینایان داشته باشند و گامهای صمیمانه و موثری برای آنان بردارند.
لوئی بریل مخترع سیستم خط برجسته است
لوئی بریل
لوئی بریل در سال 1809 در فرانسه متولد شد. وی در اوایل کودکی یعنی در سن 3 سالگی بینایی خود را از دست داد. در سال 1818 به همراه دوستان خود موسسه ملی نابینایان جوان پاریس را در این شهر دائر کرد.
در همین زمان بود که بریل بواسطه تواناییهایش در موسیقی و علم مشهور شد و یکی از بهترین نوازندگان ویولون و ارگ در پاریس شد. بریل در سال 1826 شروع به آموزش نابینایان کرد.
امروزه شهرت بریل به خاطر ابداع سیستم خط برجسته وی میباشد که در آن زمان در پیامهای رمزی ارتش بکار گرفته میشد. سیستم بریل یا خط برجسته شامل نقاط برجسته با اشکال منظم روی مقوای نازک میباشد که نابینایان از طریق لمس آن قادر به درک عبارات و خواندن خواهند بود. این روش تا به امروز با موفقیت همراه بوده و در بسیاری از کشورهای جهان استفاده میشود.
ایران سفید
ایران سفید، عنوان اولین روزنامه ویژه نابینایان به خط بریل در ایران و خاورمیانه است که تحت پوشش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند.
عصای سفید، پرچم استقلال یک نابیناست
نکاتی درباره نابینایان و عصای سفید:
• بهتر است قبل از انجام هر کمکی نظر فرد نابینا را در مورد کمک به او جویا شوید.
• در صورت کمک و راهنمایی در راه رفتن؛ اجازه دهید فرد نابینا بازوی شما را بگیرد و از هل دادن و گرفتن او خودداری کنید.
در 31 شهريور 1359 رژيم بعثي عراق با تصميم و طرح قبلي و با هدف برانداختن نظام نوپاي جمهوري اسلامي جنگي تمام عيار را عليه ايران اسلامي آغاز کرد. صدام حسين رييس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربينهاي تلويزيون عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزاير، آغاز تجاوز رژيم بعثي به خاک ايران را اعلام کرد.
پایگاه بسیج شهید هاشمی نژاد اداره بهزیستی شهرستان میبد
مقدمه
آن روزها نام و نان بهایی نداشت و آنچه میدان دار بود، قیام بود و عروج. آن روزها ماندن بی معنا بود و مردن در بستر، ننگی بزرگ. آن روزها شهادت، شاهراهی به وسعت افق داشت. آن روزها فاصله خاک تا افلاک و کویر تا بهشت، یک میدان مین بود. خاکریزها، بوی بهشتِ مردانی را گرفته بود که سر به سر، تن به مرگ می سپردند تا مبادا وجبی از کیان دین و وطن، به دست کفتاران حریص و متجاوز بیفتد؛ چرا که دفاع مقدس، رساترین واژه در قاموس ایستادگی این ملّت قهرمان است. مردان این دیار در پی تجاوز کفتار صفتان ننگ و نفرین، در هفت شهر عشق، هشت بهار، آزادگی را پیمودند و حماسه آفریدند.
هفته دفاع مقدس
۳۱ شهریور سالروز شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان آغاز هفته دفاع مقدس نامگذاری شده است و از ۳۱ شهریور تا 6 مهر ادامه دارد.
31 شهریور سالروز آغاز جنگ تحمیلی
در 31 شهريور 1359 رژيم بعثي عراق با تصميم و طرح قبلي و با هدف برانداختن نظام نوپاي جمهوري اسلامي جنگي تمام عيار را عليه ايران اسلامي آغاز کرد. صدام حسين رييس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربينهاي تلويزيون عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزاير، آغاز تجاوز رژيم بعثي به خاک ايران را اعلام کرد.
جنگي نابرابر در شرايطي به ايران تحميل شد که از جانب استکبار جهاني بويژه آمريکا تحت فشار شديدي قرار داشت و در داخل کشور نيز جناح هاي وابسته به غرب و شرق، با ايجاد هياهوي تبليغاتي و ايجاد درگيريهاي نظامي در صدد تضعيف نظام بودند و نيروهاي نظامي نيز به خاطر تبعات قهري انقلاب، هنوز مراحل بازسازي و ساماندهي را به طور کامل پشت سر ننهاده بودند.
آمريکا براي به سازش کشاندن جمهوري اسلامي و در نهايت تسليم آنها حمايت پنهان و آشکار خود را در کليه زمينههاي سياسي، نظامي، اقتصادي و ... از رژيم بعثي عراق به اجرا گذاشت. از سوي ديگر نيز ابرقدرت ديگر جهان يعني شوروي که متحد عراق محسوب ميشد، خصومتش را با نظام اسلامي که شعار نه شرقي و نه غربي را سرلوحه کار خود قرار داده بود و در جريان اشغال افغانستان توسط شوروي، اين تجاوز را محکوم کرده بود، بيش از پيش نمود.
در 31 شهريور 1359 رژيم بعثي عراق جنگي تمام عيار را عليه ايران آغاز کرد
ارتش عراق که بر اساس محاسبات خود از وضعيت داخلي و خارجي ايران، فتح يک هفتهاي تهران را در سر ميپرورانيد، در روزهاي نخست تجاوز، بدون مانعي جدي در مرزها تا دروازههاي اهواز و خرمشهر پيش تاخت. تحت چنين شرايطي امام خمینی (ره) به خروش آمد و نداي ملکوتيش دلهاي شيفتگان انقلاب و نظام را متوجه دفاع از کيان جمهوري اسلامي نمود؛ بطوريکه، نيروهاي مردمي بدون امکانات و تجهيزات و حتي آموزشهاي نظامي به مقاومت پرداختند.
عليرغم کارشکنيهاي رييس جمهور وقت بنيصدر، دفاع مقدس مردم مسلمان و انقلابي ايران شکل گرفت و نيروهاي جوان و شهادت طلب به جبههها شتافتند. پس از شکلگيري اتحاد و انسجام در ميان نيروهاي انقلابي و طرد نيروهاي وابسته، حماسهاي مقدس شکل گرفت که در تاريخ ايران اسلامي بيسابقه بود. حماسه دفاع مقدسی که برکات و دستاوردهاي بينهايتي را براي ملت ايران به ارمغان آورد. جهاد و شهادت مردمان با ايمان و مخلص اين سرزمين، ستونهاي نظام اسلامي را تا مدتها مستحکم نمود...بقیه در ادامه مطلب .....
در باغچه زندگی نشسته بود و با دستان کوچکش چیزی می کاشت. نگاهش کردم، حس اعتمادش با نگاهم برانگیخته شد و با چشمان معصومانه اش فهمید چه می پرسم. گفت: ستاره می کارم. دوباره نگاهش کردم، پاسخ داد: میوه های ستاره ام، خورشید خواهد شد. حس غریبی به من دست داد.
چرا خورشید؟ لبخندی زد و باز با همان نگاه پاسخ داد: تمام هستی با آب، خاک و خورشید پیوندی زندگی بخش دارد. گل ها با خورشید برمی خیزند. پرسیدم: پرندگان؟ پاسخ داد: پرواز زیباست، من آواز آنها را حس می کنم. ... و انسان؟ به زمین نگاه کرد و این بار با انگشتان اشاره زبان گشود: ما که می خواستیم زمین را آماده مهربانی کنیم، افسوس که خود نامهربان بودیم.
آری، او ناشنوا بود و برای ایجاد رابطه، از دست هایش استفاده می کرد. همان گونه که تاریخ انسان اندیشه ورز، رابطه ای ناگسستنی با دست های انسان دارد.
---------------------------------------
سی ام سپتامبر هر سال، «روز جهانی ناشنوایان» نام گذاری شده است و امسال 2 تا 8 مهر ماه را هفته ناشنوایان نامگذاری کرده اند. هدف از این نام گذاری، ارتقای فرهنگ ارتباط با ناشنوایان، دانسته هایی از زبان اشاره و آگاهی سیاست مداران و همچنین عموم مردم از مشکلاتی است که این قشر با آن رو به رو هستند.
در اهمیت حس شنوایی، این گفته هِلِن کِلِر، گویاتر از هر سخنی است. او که با وجود نابینایی و ناشنوایی، یکی از موفق ترین افراد استثنایی است، می گوید:
«اگر این فرصت به من داده می شد که یکی از دو حس خود را بازیابم، ترجیح می دادم نابینا بمانم، ولی بشنوم».
اگر از نعمت شنوایی محروم باشیم، هرچند آموختن برای ما ناممکن نمی شود، ولی بسیار دشوار است. پس توجه به این نعمت بزرگ الهی که یکی از راه های بسیار مهم آموختن و فهمیدن است، حالت سپاس را پیش می آورد و تصور نبود آن کافی است تا به ارزش آن پی ببریم.
از این رو، خدا در قرآن می فرماید:
«بگو: اگر خداوند شنوایی و دیدگان شما را بگیرد و بر دل هایتان مهر بزند، کدام معبود آن را به شما پس می دهد؟» شکرانه این نعمت، بهره گیری خداپسندانه و مسئولانه از آن است، چنان که در یکی از دعاها، خواسته بندگان از خداوند این است: «پروردگارا! ما را از گوش ها، چشم ها و نیروهایمان بهره مند گردان».
اولین معلم گلهای خاموش در ایران جبار باغچهبان (عسکرزاده) یکی از خادمان پرتلاش فرهنگ ایران و به معنی واقعی کلمه معلم بود. زندهیاد باغچهبان در سال 1298شمسی آموزگاری را در دبستان احمدیه مرند آذربایجان آغاز کرد.
وی مؤسس اولین کودکستان (باغچه اطفال) در تبریز بود. باغچهبان را باید اولین کسی دانست که در ایران، آموزش سمعی بصری را به دستگاه آموزشی کشور وارد کرد. باغچهبان برای اولینبار به فکر تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا افتاد. در ابتدای کار همه او را مورد تمسخر قرارمیدادند، اما وی طی یک سال موفق شد به سه کودک ناشنوا خواندن و نوشتن بیاموزد. شادروان باغچهبان فعالیت آموزشی خود را در شهر شیراز به مدت 6 سال و بعد از آن در تهران ادامه داد.
وی نخستین دبستان ناشنوایان را در چهارراه حسنآباد در خانهای محقر تأسیس کرد و روش آموزش الفبای دستی را اختراع کرد. همچنین در حین تعلیم و تربیت به روش دیگری دستیافت که امروزه آن روش به نام روش ترکیبی معروف است و با گذشت این همه سال به عنوان مترقیترین روش در مدارس سراسر کشور استفاده میشود.
باغچهبان کتب مختلفی از جمله:
کتابهای کودکان (بابا برفی…)، کتاب حساب ویژه و کتاب آموزش کر و لالها به رشته تحریر در آورده است.
کشفیات جبار باغچهبان عبارتند از: - روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان -اختراع گوشی استخوانی یا تلفن گنگ -کشف خواص صوتها و تقسیم بندی آنها -تهیه وسایل مختلف بصری برای تدریس ناشنوایان -اختراع گاه نما و ...
این مرد شریف، معلم دلسوز و مهربان، سرانجام در روز چهارم آذر ماه 1345، در سن 82 سالگی دیده از جهان فرو بست. در گیلان هر ساله یادبودی در همین روز برای این معلم بزرگ با حضور ناشنوایان موفق و معلمین زحمتکش که ادامه دهندگان راه و منش آن بزرگوار هستند، برگزار میشود.
سومین جلسه شورای ساماندهی امور سالمندان و ستاد مناسب سازی شهرستان میبد ساعت 30/8 شنبه مورخ 25/6/96 همزمان با روز خانواده و تکریم بازنشستگان با تلاوت آیاتی چند از کلام ا... مجید آغاز گردید . در ابتدا آقای مشایخ رئیس بهزیستی ضمن تبریک روز خانواده و تکریم بازنشستگان به ارائه گزارشی از فعالیت های انجام شده در زمینه مناسب سازی در سال جاری پرداخت . سپس آقای سید محسن فلاح معاون فرماندارضمن خیرمقدم به حاضرین از اعضا جلسه درخواست نمود گزارشی از فعالیت های مرتبط با مناسب سازی در اداره متبوع خود را ارائه نمایند که در همین ارتباط ؛ ادارات ورزش و جوانان ، آموزش و پرورش، بنیاد شهید و امور ایثارگران ، شبکه بهداشت و اوقاف و امورخیریه گزارش خود را ارائه نمودند.
در ادامه آقای حسین فلاح فرماندار و رئیس شورا با اشاره به اقدامات انجام شده ، فعالیت های مربوطه در زمینه مناسب سازی را کافی ندانسته و تسریع نمود که لازم است ادارات در زمینه دسترسی آسان معلولین و سالمندان به جد وارد عمل شده و اقدامات ملموس تر و بهتری را در این رابطه انجام دهند . وی اظهار داشت در این خصوص از بانک ها و مؤسسات اعتباری سطح شهرستان نیز انتظار بیشتری وجود دارد .سپس آقای خادمی مدیرکل دفتر فنی استانداری یزد با ارائه آمار تصادفات در سال گذشته و سال جاری و با تأکید بر آمار بالای مصدومینی که تصادفات ، منجر به معلولیت و ناتوانی آن ها شده است ؛ تسریع نمود ، لازم است بر مناسب سازی معابر و اماکن عمومی جهت رفاه حال معلولین و سالمندان بیشتر توجه شود. وی در ادامه با اشاره به نزدیک شدن به اتمام طرح تفصیلی شهرستان میبد افزوددر این طرح تفضیلی ، موارد مناسب سازی نیز مدنظر قرار گرفته است .
در ادامه جلسه خانم فلاح عضو شورای اسلامی شهر میبد ضمن سخنانی با اشاره به اعلام آمادگی شورای پنجم جهت همکاری در زمینه مناسب سازی معابر و پیاده روها بر توجه ویژه اعضای شورای شهر به مناسب سازی معابر تأکید نمود .
معاون فرماندار میبد : امروزه خیلی از اختلافات خانوادگی به علت عدم آگاهی مهارت زندگی و ندانستن راه صحیح مبارزه با آسیبهای جامعه مثل اعتیاد و......می باشد..
سومین جلسه بررسی کار گروه طلاق در سال جاری با حضور فلاح معاون فرماندار و رییس کارگروه ، مشایخ رییس بهزیستی مسئولین اورژانس خدمات اجتماعی و دیگر اعضاء کارگروه درمحل اداره بهزیستی میبد تشکیل شد.